ازدواج داداشم

ساخت وبلاگ
سلام

دادا.ش اولیم بالاخره ازدواج داره میکنه.هم خوشحالم هم ناراحت.خوشحال از اینکه یه فرد جدید وارد خانوادمون میشه و ناراحت از اینکه داداشم و محبتشو بعد از ازدواجش از دست بدم.اخه داداش اولیم خیلی منو دوست داره.اخرش که چی؟ اخرش خودمم و خودم.خودم باید به فکر خودم و ایندم باشم و دلسوزی کنم.نباید از بقیه انتظاری داشت. بالاخره همه ازدواج میکنن یا ... . امیدوارم که داداشم به اهدافش برسه و خوشبخت بشه هر چند خیلی دلم میخواست اول به اهدافش میرسید بعد ازدواج میکرد.اخه اهدافش به زندگی من و ایندمم ربط داره.خدایا...هر طور خودت میدونی.من از هیچی اگاه نیستم.خودت کمک کن بتونیم زندگیمونو بهتر کنیم و این عروس جدید برامون قدم داشته باشه و مسکلاتمون حل بشن.آمین

این روزا از وضعیت ظاهرم راضی نیستم خدا کنه طلسم این تزریق بشکنه بقیه پولم جور شه یه حالی به این صورتم بدم . لباس بخرم و... . خدایا! دلم میخواد برم ترکیه برم برقصم برم کنسرت برم مهمونی برم باغ برم پارتی خوش باشم. وای چه موزیکها و اهنگ ها وجود دارن که بهم چشمک میزنن میگن بیا با ما برقص. خدایا ... مگه چقدر دیگه جوونم؟ یه دوست پسر باحال پولدار با معرفت توپ برام بفرست که اهل مهمونیو بزن برقصو دور همی باشه هی شیک کنم آرایش کنم بریم پارتی حساااابی برقصیمو کیف کنیم. خدایا ... توام باحال باش اینقد گیر نده سخت نگیر.حیف من نیست بعد از تزریقم که امیدوارم خیلی خوشکل بشم، بعد از خرید لباسای قشنگ تنها بمونم؟؟؟

خواستگار هست اما اونی که میخوایم فعلا نیومده.دوست پسرم که ماشالا توقعم بالا بالاست.با هر کسی بساط دوستی پهن نمیکنم. فکر کردم خیلی بالا بالام!!!

به هر حال خدایا منتظر یه پاییز طلاییم که برام بسازی.پیشاپیش پاییز مبارک!

نوشته شده توسط دخترک در 20:38 |  لینک ثابت   • 
دلم خیلی گرفته...
ما را در سایت دلم خیلی گرفته دنبال می کنید

برچسب : ازدواج,داداشم, نویسنده : sabz144 بازدید : 90 تاريخ : پنجشنبه 30 شهريور 1396 ساعت: 21:15