اگه بشه

ساخت وبلاگ
يعني ميشه؟؟؟

ميشه يه روزي با خودم بگم خدا رو شكررر به هر چي خواستم رسيدم.درسمو ادامه دادم ، زبانمو تكميل كردم، مسافرت هايي كه دلم ميخواست رو رفتم، با آدمهايي كه دوست داشتم رفت و آمد ميكنم و همسر خياي خوبي دارم و زندگيم رونق گرفته و از تنهايي و رنج هاي سالها قبل،خبري نيست كه نيست و تنها خاطراتي مبهم و كمرنگ در پس ذهنم باقي موندن!!!

خدايا

دختر پرتوقع و حساسي مثل من ، تو اين دنيا ميون اين آدمها و رفتارهاشون چطور زندگي كنه؟؟؟ 

حال روحيم مدتي ميشه كه اصلا اصلا اصلا خوب و رو به راه نيست و به شدت احساس پوچي و تنهايي ميكنم و دو باري هم با دو نفر قرار ملاقات گذاشتم و اونها اصلا سراغم رو نگرفتن و  رابطه اي از سر گرفته نشد.

آه.... كجايي اي شاهزاده با اسب سپيد ، كجايي مرد روياها، من ميدونم همه اينها ميرن كه تو بياي و بموني. خدايا دلم نميخواد خياطي كنم خياطي حوصله ميخواد ذهن باز ميخواد منم حس ميكنم اهل اين كار نيستم. بايد دنبال كار بهتري باشم.اي كاش زندگي يه طور ديگه اي بود. بول بود رفاه بود غم نبود.اي كاش كمالي بهم زنگ ميزد اي كاش بي خيال بودم و اينقدر زندگي برام سخت سپري نميشد، بي خيال بودن بلغمي بودن يك نعمت بزرگه . يعني اينده چي ميشه؟!

دلم خیلی گرفته...
ما را در سایت دلم خیلی گرفته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sabz144 بازدید : 84 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 23:15