دو هفته ای بود که اوضاع روحی و حتی جسمی چندان جالبی نداشتم. آنفولانزای شدیدی گرفته بودم که حتی به دارو هم جوابگو نبود و حدود یک هفته و حتی بیشتر ، گریبانم را محکم چسبیده بود!!! از طرفی هم از لحاظ روحی دچار نوعی تشویش و دلهره و افسردگی عجیبی شده بودم و خودم و توانایی هایم را باور نداشتم... به یکباره خودم را هیچ و پوچ می پنداشتم و جز خواب در طول روز ، کار دیگری انجام نمی دادم!
مدتیست اوضاع و شرایطم بهتر شده است. با حال خوب از خواب هر صبح بیدار میشوم و در حرفه و کارم هم پیشرفت داشته ام و خدا را سپاس که همه چیز عجیب این روزها خوب و خوش می گذرد!
شاید مصداق این آیه باشد : پس از هر سختی، آسانی قرار دادیم !
ای کاش این حال و هوای خوش طولانی باشد !
این روزها حسابی سرگرم کارم هستم و گاهی نمی فهمم کی صبح و کی تاریک و شب است!
اگر سرگرم کار باشم افکار مزاحم و منفی جرأت و مجال بروز ندارند....خدایا سپاااااااس!!
دلم خیلی گرفته...
برچسب : نویسنده : sabz144 بازدید : 76